•
•
•
لب ساحل نشسته بودم ازدرد فراق دوست سیگاری روشن کردم
یاد لحظه ای افتادم که منواون کنار ساحل نشسته بودیم
سیگار بعدی را آتش به آتش روشن کردم
•
•
•
•
•
•
وای از نیمه شبــی که بیـــــدار شوم و تـــــو را بخواهـــــم
و پاکـــــت سیگارم خالـــی باشــــد …
•
•
•
•
•
•
مردی که روبروی تو سیگار می کشد
در فکر گفتگوی تو سیگار می کشد
وقتی که می روی و دلش تنگ می شود
بی شک به جستجوی تو سیگار می کشد
این بار بی تو فاصله ها را نمی دود
در سوگ آرزوی تو سیگار می کشد